احتمال تغییر سن و سابقه بازنشستگی در بودجه ۱۴۰۲/ کدام صندوقها با بودجه دولت سرپا هستند؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۹۷۸۲۶
در ایران ۱۸ صندوق بازنشستگی وجود دارد که درمجموع حدود ۶/۲۳ میلیون مشترک کسورپرداز و مستمریبگیر اصلی را تحت پوشش قرار دادهاند. از بین صندوقهای بازنشستگی، صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا)، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و صندوق وزارت اطلاعات از طریق منابع داخلی خود قادر به پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان خود نبوده و در بودجه سالیانه بهصورت مستقیم مبالغ چشمگیری به آنها اختصاص مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته اکثر صندوقهای دستگاهی نیز این وضعیت را دارند، با این تفاوت که کمبود درآمد آنها از طریق دستگاه مادر (مثل سازمان صداوسیما، هواپیمایی ملی ایران و …) تأمین میشود و لذا این ارقام بهصورت شفاف در بودجه عمومی ذکر نمیشود؛ برای مثال حدود ۱۲۰۰ میلیارد تومان از هزینههای صندوق بازنشستگی کارکنان صداوسیما در سال ۱۴۰۰ از محل بودجه سازمان صداوسیما پرداخت شده است.
عوامل مختلفی در گذر زمان باعث شدهاند تا تعادل مالی صندوقهای بازنشستگی بر هم خورده و بحران فزایندهای در آنها ایجاد شود که در صورت عدم کنترل، در آیندهای نهچندان دور باعث بروز بحرانهای سیاسی-اجتماعی خواهد شد. ازاینرو نیاز است تا با رعایت ملاحظات اجتماعی و اقتصادی، اصلاحاتی در ساختار نظام بازنشستگی ایران صورت پذیرد. این امر در عین اهمیت و فوریت، متأسفانه و عمدتاً بهدلیل واهمه سیاستگذاران از آسیب به پایگاه اجتماعی آنان تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.
در نمودار زیر تغییرات اعتبارات در نظر گرفته شده برای صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و صندوق بازنشستگی کارکنان وزارت اطلاعات به تصویر کشیده شده است. در سال جاری حدود ۲۰۰ همت از بودجه عمومی برای ۴ صندوق بازنشستگی اعتبار لحا شده است.
اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس ضمن آسیب شناسی کلان بودجه دولت برای کارکردهای اصلی خود، اصلاحات اساسی مورد نیاز برای بهبود رویه بودجه ریزی، پوشش کسری بودجه و اقدامهای تحولی در برخی حوزهها ارائه کرده است که قابل پیشبرد در بودجه سال ۱۴۰۲ است.
در ادامه، برشی از گزارش آن مرکز در خصوص حوزه صندوقهای بازنشستگی و اصلاح سن و سابقه بازنشستگی در بودجه سال ۱۴۰۲ تقدیم میشود.
بهصورت خلاصه محورهای مهمی که میتوان برای ایجاد تغییر مثبت در این بخش به آن پرداخت به شرح ذیل قابل ذکر است:
بر اساس این پیشنهاد، پرداخت ردیف بودجههای کمکی در نظر گرفته شده برای صندوقهای بازنشستگی (صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و صندوق بازنشستگی کارکنان وزارت اطلاعات) به اجرای اقدامهای زیر مشروط میشود:
توضیح اینکه مطابق آمارهای ارائه شده، بیش از ۷۰ درصد از هزینههای این صندوقها بهطور مستقیم از بودجه عمومی تأمین میشود و در عمل این صندوقها یک نهاد دولتی هستند؛ لذا حقوق و مزایا باید مشابه سایر نهادهای دولتی در این سامانه ثبت شود. در مرحله بعد میتوان با استناد به این حقیقت، نهادهای مذکور را ملزم کرد تا در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان ستاد، از قوانین و مقررات پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دولت پیروی کنند.
همچنین در صورت در نظر گرفته شدن اعتباری برای پرداخت دیون دولت به سازمان تأمین اجتماعی، پیشنهاد میشود پرداخت این اعتبار مشروط به اقدام مذکور باشد. شایان ذکر است که مشابه این اقدام در بودجه سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاده است. در سال مذکور پرداخت اعتبارات در نظر گرفته شده در بند «و» تبصره «۲» به سازمان تأمین اجتماعی مشروط به اجرای طرح «متناسبسازی حقوق بازنشستگان» بوده است.
۲. شفافسازی کلیه درآمدها و هزینههای صندوق
۳. اجرای اصلاحات پارامتریک در سن و سابقه لازم برای احراز بازنشستگی: با توجه به افزایش فاصله بین سن امید به زندگی و سن بازنشستگی در طول زمان، ضرورت اجرای اصلاحات بیشازپیش احساس میشود.
پیشنهاد دوم: پرداخت مشروط بودجه دستگاههای دولتی دارای صندوق بازنشستگی اختصاصی
توضیح اینکه مطابق اطلاعات موجود، عمده صندوقهای بازنشستگی دستگاهی (مثل صداوسیما، هما، وزارت نفت و …) برای تأمین هزینههای خود از بودجه دستگاه مادر (یعنی بودجه عمومی) تغذیه میکنند. پیشنهاد میشود پرداخت بودجه دستگاه مادر مشروط به انتشار عمومی اطلاعات مربوط به صندوق بازنشستگی تابعه (شامل درآمدها، هزینهها، داراییها و حقوق و دستمزد مدیران) باشد.
پیشنهاد سوم: اصلاحات پارمتریک در صندوقهای بازنشستگی
کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی در جهان کارایی سیستمهای سنتی تأمین اجتماعی را بهشدت کاهش داده و پایداری صندوقها را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. در نتیجه، بهمنظور کاهش تعهدات، اصلاحات گسترده و پیوستهای میان کشورها در دهه گذشته رخ داده است. مطابق با آخرین گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در سال ۲۰۲۰، متوسط سن بازنشستگی در کشورهای OECD برای فرد شاغل تماموقت، برابر با ۴/۶۳ سال برای زنان و ۲/۶۴ سال برای مردان است. همچنین سیاستهای معطوف به افزایش سن بازنشستگی عادی و پیش از موعد در برنامه آتی کشورهای OECD و دستیابی به متوسط سن بازنشستگی عادی برای مردان ۱/۶۶ سال و برای زنان ۵/۶۵ به چشم میخورد. این در حالی است که سن قانونی بازنشستگی در ایران در بهترین حالت ۶۰ سال است؛ اما «سن مؤثر بازنشستگی» (میانگین سن فرد در زمان بازنشستگی) در صندوق بازنشستگی کشوری به زیر ۵۱ و در صندوق تأمین اجتماعی به حدود ۵۶ سال رسیده است.
با توجه به این ضرورت غیرقابل اجتناب، اصلاحات سنوات و سن لازم برای بازنشستگی مورد نیاز خواهد بود. با توجه به دامنه زمانی اجرای قانون بودجه میتوان این اصلاحات را محدود به بازه زمانی کمتر از یک سال کرد و اصلاحات تکمیلی را در قوانین دائمی و با توجه به تجربه سایر کشورها بهصورت تدریجی پیش برد.
همچنین با توجه به پایین آمدن سن مؤثر بازنشستگی بهدلیل طرحهای بازنشستگی پیش از موعد؛ بالاخص مشاغل سخت و زیانآور، پیشنهاد میشود بازنشستگی با سن کمتر از ۴۸ سال بهجز در موارد ازکارافتادگی در هر حالت ممنوع شود.
بررسی خبرنگار تسنیم نشان میدهد، دولت لایحه مستقلی برای اصلاح سن و سابقه بازنشستگی را در دستور کار قرار داده و این اصلاحات در یک بازه ۱۰ الی ۱۵ ساله در صورت تصویب در مجلس در دستور کار قرار خواهد گرفت. همچنین با توجه به ابعاد و اهمیت برنامه هفتم توسعه که هم اکنون در دست تدوین است احتمالا این اصلاحات در قالب برنامه جدید توسعه نیز دنبال خواهد شد.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی رفاه و تعاونمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رفاه و تعاون بازنشستگی صندوق بازنشستگی کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری سازمان تأمین اجتماعی صندوق های بازنشستگی سن بازنشستگی بودجه سال بودجه عمومی سن و سابقه هزینه ها صندوق ها کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۹۷۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی، شرایط منطقه ای و جهانی، شاهد تغییراتی بوده است که این تغییرات در امتداد تغییرات نظام جهانی قرار دارد.
سرویس جهان مشرق - مایکل پلیورت کارشناس مسائل اروپای شرقی، تحلیگر سیاسی، دیپلمات سابق اسرائیلی در مسکو، در گزارشی به مسئله نظم جدید جهانی و تغییرات قابل توجه در روابط اسرائیل با روسیه، همزمان با تغییرات روابط ایران و روسیه نسبت به سالهای گذشته میپردازد. پلیورت در این گزارش می نویسد:
از زمان وقایع ۷ اکتبر، نه تنها اسرائیل، بلکه کل جهان به واقعیت جدیدی رسیده است. این واقعیت، تا حد زیادی، از فوریه ۲۰۲۲ - تقسیم جهان به بلوک های جدید - شروع به شکل گیری کرد. کشورهای غربی، اوکراین، اسرائیل، استرالیا و آرژانتین، در برابر روسیه، چین، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره شمالی. در ۱۳ اکتبر، رئیس جمهور روسیه، در جریان سفر خود به بیشکک، اولین سفر خارج از مرزهای روسیه پس از صدور حکم بازداشت بین المللی از سوی دادگاه کیفری لاهه، پوتین بیشتر سخنرانی خود را به درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود آمدپوتین گفت: «اسرائیل یک حمله بیسابقه از سوی حماس را تجربه کرده است. غیرقابل قبول است که غزه مانند لنینگراد در جنگ جهانی دوم در محاصره باشد». وی افزود: «دلیل اصلی این رویدادها شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه» است. از ماه اکتبر، مقامات ارشد دولت روسیه و شخص پوتین اغلب به جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و آن را به عنوان نمونه ای از شکست "نظم آمریکا"، "شکست جهان تک قطبی" ذکر کرده اند.»
در کلام، آنها از خشونت بین طرفین ابراز تاسف می کنند، اما در واقع تنش در مناطق ما به خوبی به نفع روسیه است. چرا؟ دولت های غربی را از هم جدا می کند، توجه و منابع عظیم آن را از جبهه اوکراین منحرف می کند و معضلات دشواری را در مورد اولویت بندی جبهه ها ایجاد می کند.
در واقع دو موضوع، روابط روسیه و اسرائیل را شکل می دهد - جنگ در اوکراین و اتحاد سیاسی با ایران. هر دو یک تهدید واقعی برای امنیت ملی ما هستند. دو سال پیش، اسرائیل از ترس واکنش روسیه، به بی طرفی عملی در رابطه با جنگ در اوکراین پایبند بود. اسرائیل کمک های بشردوستانه و غیرنظامی ارائه کرد، اما تا به امروز از ارائه سیستم هایی که توسط روس ها به عنوان عبور از خط قرمز تلقی شود، خودداری کرده است.
انتظار اسرائیل نیز این بود که روس ها نیز از انتقال سلاح های قدرتمند به دشمنان ما خودداری کنند. یک مقام ارشد اسرائیلی بسیار به من گفت: "بدیهی است که ما انتظار طرفداری از اسرائیل از سوی روس ها را نداریم، اما احتمال آسیب به ما از سوی آنها بی نهایت است."
از آن زمان این موقعیت به سختی تغییر کرده است - هیچ انتظاری برای بهبود روابط وجود ندارد، بلکه تلاشی برای جلوگیری از وخامت شرایط است. برای روس ها، اسرائیل پیوست نظامی و سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه است. نگرش نسبت به ما برگرفته از رابطه بین ابرقدرت هاست. آنچه در دو سال گذشته تغییر کرده است، روابط ایران و روسیه است - و از آن زمان به بعد فقط عمیق تر شده است.
سکوت عمیق پوتین در مورد حمله ایران به اسرائیل، حمایت از حمله ایران به اسرائیل توسط سفیر روسیه در سازمان ملل متحد و بسیج کانال های تبلیغاتی دولت روسیه علیه اسرائیل که به ادعای آنها، اسرائیل "استانداردهای دوگانه" را اعمال میکند، همه نشان می دهد که اتحاد روسیه و ایران در حال تشدید است. بخش عمده همکاری ها در حوزه نظامی و سیاسی است، اما در سال های اخیر افزایش محسوسی در روابط اقتصادی بین کشورها مشاهده نشده است.
به عقیده من، تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد، محتمل ترین سناریو این است که وخامت روابط اسرائیل با روسیه ادامه خواهد داشت. پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود می آید و بادهایی که در روابط بین الملل می وزد قویتر از ماست. بهتر است به این ایده عادت کنیم که در آینده قابل پیش بینی هیچ نکته خوبی از بزرگترین کشور جهان برای ما وجود نخواهد داشت. تصادفی نیست که پهپادهای ایرانی هم به اوکراین و هم به اسرائیل حمله می کنند. شاید این فرصتی نیز باشد تا به خود یادآوری کنیم که می خواهیم به کدام بلوک تعلق داشته باشیم و از چه ارزش هایی نمی توانیم دست بکشیم.